تربیت فرزند

فرزندان شما مجبور نیستند تمام خواسته‌های شما را برآورده کنند!

اغلب اوقات، والدین فکر می‌کنند که فرزندان‌شان باید دقیقاً همان چیزهایی که به آن‌ها دیکته می‌شود، انجام دهند. برخی از والدین تا آن‌جا پیش می‌روند که از هرگونه بحث و جدل خودداری می‌کنند، چون معتقدند که فرزندان‌شان فقط یک وظیفه دارند و آن‌ برآورده کردن خواسته‌های آن‌هاست. چنین والدینی بر این باورند که چون کودک را به‌وجود آورده‌اند پس این حق را دارند که کنترل همه جانبه خود را بر زندگی وی اعمال کنند، حال آن‌که در عمل شرایط طبق خواسته ایشان سپری نخواهد شد.

به گزارش آی‌زندگی، گاهی اوقات حضور والدین بدون اینکه متوجه باشند، برای فرزند سمی و مُخرب می‌شود. آن‌ها ناخودآگاه به روح و روان فرزندشان حمله می‌کنند و او را از هرگونه رشد و پیشرفتی محروم می‌سازند. رفتار ایشان به شکلی ظریف و زیر پوستی بروز می‌کند و به این ترتیب از نگاه دیگران مخفی باقی می‌ماند.

فشار روانی بر کودک از طریق ضرب و شتم، محرومیت از غذا یا مراقبت‌های افراط‌گونه اعمال نمی‌شود، بلکه فشار روانی در اصل از طریق توهین، تهدید یا انتقاد بر کودک وارد می‌گردد. به‌طور معمول، کودکانی که این شکل از خشونت را تجربه می‌کنند، همواره زندگی توام با ترسی دارند و احتمالاً بعداً همین الگوهای والدینی را تکرار می‌کنند.  والدین سمی ممکن است احساس کنند که فرزندشان زندگی خود را مدیون آن‌ها هستند و بنابراین باید همواره تسلیم آنها باشند. به این ترتیب، والدین اقتدار و کنترل خود را تا حدی بر فرزند اعمال می‌کنند که او را از هرگونه استقلال و خودکفایی محروم می‌سازند. اما در واقعیت، این رابطه نامتعادل بر رفاه کل خانواده تاثیر می‌گذارد.

 

کنترل روانی والدین

مسائل روانشناختی متعددی که در ناخودآگاه فرد رُخ می‌دهند، می‌توانند تمایل به پدر یا مادر شدن را در یک فرد بیدار کنند. کودکانی که برای برافروختن مجدد شعله عشق یک زوج به دنیا می‌آیند، کودکانی که برای ارضای رفتار خودشیفته والدین قدم به این جهان می‌گذارند یا حتی کودکانی که برای پر کردن کمبود و خلاء عاطفی متولد می‌شوند، کودکان خوشبختی نخواهند بود! برخی از والدین تمایل دارند کودک را تبدیل به ابزاری کنند و او را به گونه‌ای تحت کنترل خود درآورند که تمام انتظارات آنها را برآورده سازد. وقتی به هر دلیلی غمگین، ناامید یا عصبانی هستند، فرزندشان را قربانی خشم و ناراحتی خویش می‌کنند و او را به‌خاطر تمام احساسات منفی خود سرزنش می‌کنند. این والدین همچنین این پتانسیل را دارند که مسیر زندگی خاصی را به کودک تحمیل کنند، مسیری که وی علاقه‌ای به آن ندارد و به‌رغم میل باطنی مجبور است در پیش گیرد. این والدین معمولاً نظر بچه‌ها را در مورد آینده پرس‌وجو نمی‌کنند و در یک کلام، صرف‌نظر از این‌که فرزند چه تفکری داشته باشد، باید انتظارات والدین برآورده شود و مهم همین راضی شدن والدین است و بس.

 

تاثیر کنترل بی‌وقفه بر کودک

واقعیت این است که کودک ظرفیت‌های خاص خودش را برای تفکر، ارتباط و عمل دارد و همین موضوع وی را به فردی تمام عیار بدل می‌سازد. والد مستبد تمایل دارد تا همه این توانایی‌ها را به نفع خواسته‌های بیش از حد و افراط‌گونه خود از بین ببرد. ملانی لابرژ، روانشناس معروف، توضیح می‌دهد که «برخی از والدین مستبد در کودکی خود تربیت شدید و کنترل‌شده‌ای داشته‌اند و چه بسا تحمل کرده‌اند. آنها می‌خواهند همین سناریو را با فرزندان خود بازتولید کنند چون بر این باورند که این مدل تربیتی تاثیر مثبتی بر آن‌ها داشته است.

اما والدی که همواره در صدد کنترل کردن فرزند خویش است، وی را تبدیل به فردی دروغگو می‌کند، فردی که از ترس تنبیه و خشم والدین خود حاضر است هر دروغ و حرف نادرستی را بر زبان جاری سازد! علاوه بر این، کودکانی که دائما تحت کنترل هستند ممکن است به افرادی بیش از اندازه محتاط تبدیل شوند و از اعتماد به نفس بی‌بهره باشند و در عمل از آن‌جا که قادر به بیان نیازها و خواسته‌های خود نیستند، این احتمال وجود دارد که یک زندگی سراسر اضطراب و ناامیدی را سپری کنند.

 

انضباط مثبت برای تربیت کودک

اگر احترام برای رابطه والدین و فرزندان ضروری است، ارتباط، گوش دادن و همدلی نیز به همان اندازه مهم است. نظم و انضباط مثبت یک روش آموزشی اثبات شده است. اصول این روش، ساده و در دسترس هر والدینی قرار دارد.

این روش آموزشی به کودک کمک می‌کند تا مستقل‌تر شود، احترام و مهربانی را بیاموزد و حتی تشنه یادگیری شود. در حقیقت، این روش تربیتی مبتنی بر ارتباطات خوب و بسیار مسالمت‌آمیزی است که به والدین اجازه می‌دهد تا کودک را تشویق و به او کمک کنند تا اشتباهاتش را تشخیص دهد و در عمل فرآیند مسوولیت‌پذیری را بهتر سپری نماید. والدین خود را در سطح فرزندان خویش قرار می‌دهند تا اصول خاصی را به بهترین نحو به آنها بیاموزند، به آنها گوش دهند و روزانه از آنها حمایت کنند. به این ترتیب رابطه‌ای مبتنی بر اعتماد و حسن‌نیت میان فرزند و والدین شکل می‌گیرد.

منبع: سلامت

0 0 رای ها
امتیاز به مطلب
دنبال کردن نظرات
اطلاع از
0 نظر
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پربیننده امروز
آخرین مطالب
0
خوش‌حال می‌شیم نظرتون رو درباره این مطلب بدونیمx