به گزارش آیزندگی، در این اختلال فرد بیمار با مبنا قرار دادن توهمات و تصورات غلط خود به این نتیجه می رسد که شخصی معمولا سرشناس، مثل خواننده ای محبوب یا هنرپیشه ای مشهور دلباخته اوست و احساسات عاشقانه خود را با روشهایی پیچیده مانند پیام های رمزدار یا حتی تله پاتی به او انتقال می دهد. ممکن است شخص بیمار در حین تماشای مصاحبه تلویزیونی هنرمندی مشهور، توضیحات معمولی او را اظهارات عاشقانه ای تصور کند که هیچ آدم عاقلی چنین تفاسیر عجیب و غریبی را نپذیرد. بیمار در تکمیل توهماتی از همین دست، از سوی سوژه مثلا به کنسرت روز دوشنبه خواننده معروف دعوت می شود و به محض اینکه بیمار توهمات خود را در واقعیت، نقشه راه قرار می دهد، افعال نامطلوب او مشکلات قانونی ایجاد می کند.
این گونه مزاحمت های دردسر آفرین از سوی بیماران اروتومانیا موجب شکایات افراد زیادی شده است که حریم خصوصی شان را عرصه تاخت و تاز بیگانه ای غیرقابل کنترل می دیدند. حتی اگر فرد مورد نظر به شکلی کاملا مشخص، دست رد به سینه شان بزند و با صراحت و بیانی واضح، ناممکن بودن ارتباط عاطفی را گوش زد کند، این بیماران جواب منفی شخص مورد نظر را مثلا ضرورت شغلی وی به حساب آورده و آن را نوعی پنهان نگاه داشتن عشق شان از اجتماع مخاطبین تلقی می کنند.
درباره اروتومانیا
اروتومانیا که با عنوان سندروم خود معشوق پنداری نیز شناخته می شود در ابتدا در سال ۱۸۸۵ تعریف شد و این تعریف تشخیص مستقلی برای این بیماری بود اما ممکن است اروتومانیا با دیگر مشکلات روانی که همراه با توهم و رفتارهای مانیک هستند نیز آشکار گردد مانند اختلال دوقطبی، شیزوفرنی و بیماری آلزایمر. درمان اغلب شامل درمان های روان شناسی و داروها برای شرح علائم توهم و هرگونه علت پنهان می باشند.
تحقیقات نشان داده اند کسانی که از اروتومانیا رنج می برند اغلب منزوی بوده، استخدام نمی شوند و دارای ارتباطات اجتماعی محدودی هستند. بعلاوه کسانی که اروتومانیا در آنها تشخیص داده می شود اغلب سابقه ی بیماری ها روانی قوی در خانواده دارند که این احتمال ارتباط ژنتیکی اختلال را افزایش می دهد.
علائم اروتومانیا
شخص مبتلا با استناد به نشانه های رمزی و باورناپذیر، سوژه را که معمولاً موقعیت اجتماعی بالاتری نسبت به وی دارد، دلباخته خود دانسته و تصور می کند شخص مورد نظر خواهان وی است و این تصورات نادرست در حالی شکل می گیرد که احتمالا سوژه یا کاملا از ماجرا بیخبر است یا به هیچ عنوان تمایلی به ایجاد رابطه با فرد بیمار ندارد.
عشاق از همه جا بیخبر از میان افرادی برگزیده می شوند که از هر لحاظ، فاصله زیادی با ویژگیها و مشخصات بیمار دارند. در این میان شخص انتخاب شده نمی تواند بیمار را از خود براند چون هیچ جواب منفی و انکاری بر عزم او کارگر نخواهد بود. حواس او توهماتی را باور می کند که در واقعیت آرزوی داشتن آن را دارد و این مصداقی از هذیان است.
اگر خطری در این نوع از بیماری کسی را تهدید کند آن شخص می تواند همسر یا نامزد فرد مورد نظر بیمار باشد که به عنوان رقیب، مانعی بر سر راه وصال شناسایی شده است. از آنجا که شخص مبتلا به سندرم اروتومانیا خود را بیمار نمی داند درصورت عدم نظارت بر مراحل درمان، ترک معالجه از سوی وی بسیار محتمل است.
برخی از علائم متداول
تماس های تلفنی با فرد
ارسال نامه، ایمیل و یا هدیه به فرد دیگر
احساس حسادت به این دلیل که فرد ممکن است در تماس با اشخاص دیگری باشد.
از دست علاقه به فعالیت های دیگر برای صحبت کردن با فرد دیگر یا انجام دادن کارهایی که مرتبط با اوست.
بستوه آوردن فرد در بین جمع، گاهی تا جایی که بیمار توسط مراجع قانونی بازداشت می شود.
استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی برای نشان دادن ارتباط با فرد دیگر زمانی که در یک جشن یا عکس گروهی هستند.
در بعضی مواقع بیمار تصور می کند فرد عاشق او را دنبال می کند، و یا در تلاش برای برقراری ارتباط با اوست.
راههای تشخیص اروتومانیا
تشخیص اروتومانیا می تواند سخت باشد زیرا شرایطی است که به ندرت پیش می آید. برخی متخصصان روانشناسی ممکن است موردی مبتلا به اروتومانیا را مشاهده نکنند و شاید حتی نتوانند علائم را در صورت برخورد با بیمار تشخیص دهند.
۱. شامل از دست دادن حالت عادی, شیزوفرنی و اختلالات خلقی باشد
۲. توهمات باید شامل حوادث ممکن باشند
۳. توهمات باید تنها در مورد بیماری مربوطه باشد و جنبه های دیگر زندگی فرد باید عادی باشند.
۴. دوران توهمات باید طولانی تر از دوران تغییرات خلقی باشند.
اروتومانیا می تواند باعث شود فرد رفتارهای پرخطر یا پرخاشگرانه از خود نشان دهد. در برخی موارد این رفتار می تواند باعث شود فرد برای آزار دادن دیگران یا ایجاد مزاحمت دستگیر شود. در موارد نادر اروتومانیا می تواند باعث مرگ فرد گردد.
اروتومانیا اغلب همراه با اختلال دوقطبی است. این مشکل می تواند با شرایطی دیگر نیز همراه شود، مانند:
اختلال اضطراب
اعتیاد به الکل یا مواد مخدر
اختلال کم توجهی بیش فعالی
اختلالات غذایی، مانند اختلال بولیمیا یا بی اشتهایی عصبی
درمان اروتومانیا
درمان بیماران مبتلا به اروتومانیا معمولا آسان نیست. آنان با مصالحی از جنس توهمات ذهنی، دنیایی مستحکم بنا می کنند که بیرون آوردنشان را از این زندان خودساخته دشوار می سازد. زمانی که اروتومانیا نتیجه ی یک بیماری ذهنی پنهان مانند اختلال دوقطبی یا شیزوفرنی نباشد، درمان استاندارد اغلب ثبات وضعیت خلقی یا داروهای خواب آور در ترکیب با روان درمانی هستند که به بیمار کمک می کنند توهمات و تفکرات اعتیادگونه خود را مدیریت کرده و بفهمد. زمانی که اروتومانیا نتیجه یک مشکل پنهان دیگر مانند اختلال دوقطبی، اعتیاد به الکل یا دارو، اختلالات اضطراب، اختلالات غذایی یا اختلال کم توجهی بیش فعالی باشد، درمان های بیشتری نیز نیاز خواهد بود.
درمان اختلال می تواند سخت باشد زیرا کسانی که به آن مبتلا هستند نمی خواهند، یا حتی نمی توانند، متوجه شوند باورهایشان حقیقی نیستند. به ندرت دیده می شود فرد بیمار خود به سراغ درمان برود و شاید مشارکت او در درمان موفق سخت باشد. درمان باید متناسب با نیازهای هر فرد بیمار باشد. اولویت ها باید متمرکز روی حفظ عملکرد اجتماعی، به حداقل رساندن رفتارهای مشکل ساز و بهبود کیفیت زندگی فرد بیمار باشند.همچنین کسب مهارت های اجتماعی ممکن است به بیمار کمک کرده و باعث شود بتواند در برخورد با مشکلاتی که ریشه در اروتومانیا دارند موفق تر باشد.
مثالی از اروتومانیا
جان هینکلی جونیور یکی از مبتلایان به سندرم اروتومانیا سال ۱۹۸۱ تلاش کرد تا با کشتن رونالد ریگان رئیس جمهوری وقت امریکا توجه جودی فاستر بازیگر را به خود جلب کند. او در حمله مسلحانه سه تن از همراهان ریگان را زخمی کرده بود. جان هینکلی تصور می کرد جودی فاستر بازیگر مشهور هالیوودی دلباخته اوست و هینکلی وظیفه دارد تا به احساسات عاشقانه این هنرپیشه پاسخ دهد. هینکلی بعدها عنوان کرد تحت تاثیر فیلم سینمایی راننده تاکسی قرار گرفته است. جودی فاستر در داستان این فیلم، نقش دختری قربانی را بازی میکرد که سرانجام با کمک یک راننده تاکسی متهور، از دست تبهکاران نجات پیدا می کند.
سال ۲۰۱۶ قاضی فدرال امریکا اعلام کرد با دریافت جواب از تیم روانپزشکان، قانع شده است که از طرف جان هینکلی خطری متوجه شهروندان امریکایی نیست بنابراین هینکلی پس از تحمل ۳۵ سال معالجه در آسایشگاه روانی واشنگتن، می تواند به ویلیامزبرگ ویرجینیا عزیمت کرده و با مادرش زندگی کند. جان هینکلی اکنون ۶۳ سال دارد و ملزم است ماهی یک بار خود را به روانپزشکی که قاضی معلوم داشته معرفی کرده و معاینه شود.
منبع: جامعهسلامت