به گزارش آیزندگی، یکی از محققان علم روانشناسی و رفتاردرمانی در دانشگاه UCLA آمریکا میگوید: “اینکه ما مایل نیستیم در مورد احساسات خود حرف بزنیم و به خصوص گریه کنیم ریشه در کودکی ما دارد. در کودکی به ما یاد داده میشود که احساسات خود را کنترل کنیم. حتی ممکن است برخی از شما به یاد بیاورید که در دوران مدرسه ابتدایی وقتی به دلیل زمین خوردن و یا دعوا کردن با بچهها گریه میکردید مورد تمسخر همکلاسیهایتان قرار میگرفتید. یا والدینتان شما را برای گریه کردن ملامت میکردند و یا حتی گاهی سرتان فریاد میکشیدند که: دیگه گریه نکن وگرنه خودم به گریهات میاندازم.”
بسیاری از ما یاد گرفتهایم که احساساتی مانند خشم و یا رنجش را نباید داشته باشیم ویا هیچگاه نباید راجع به آنها صحبت کنیم. زمانی هم که پای به عرصه بزرگسالی میگذاریم بتدریج یاد میگیریم که احساساتمان را کنترل و یا خفه کنیم.فکر میکنید برای دیگران اهمیتی دارد؟ البته خیردیگران فراموش میکنند اما، این احساسات سرکوب شده جایی در مغز و بدن ما برای همیشه باقی میمانند.
سرکوب کردن احساسات آسیبزا است
احساسات و عواطف حامل انرژی هستند و زمانی که سعی میکنیم به روشهای مختلف آن را کنترل کنیم در واقع خلاف طبیعت و ذات درونی خود رفتار کردهایم و همین عامل تعادل نیازهای بدن را به هم میزند. به عنوان مثال زمانی که احساس گرسنگی میکنید در پاسخ به این احساس و عدم تعادلی که پیش آمده غذا میخورید. بنابراین وقتی که غمگین هستید، ناراحت شدهاید و یا خشمگین هستید باید راهی پیدا کنید تا ان را برطرف کنید و این عدم تعادل را از بین ببرید.
اگر این عدم تعادل را با این روش صحیح برطرف نکنید ممکن است به روش نادرستی مانند فریاد زدن بر سر اعضای خانواده و یا دوستان متوسل شوید.
سرکوب کردن احساساتمان میتواند توانایی ما را برای داشتن احساسات مثبت مانند عشق و یا شادی از بین ببرد.
فردی که گریه میکند و به نیازها و حساسیتهای خود اهمیت میدهد تا سلامت روانی و فیزیکی خود را حفظ کند، فردی است که وجود خود را دوست دارد و به آن احترام میگذارد.
چرا گریه میکنیم؟
ما در سه وضعیت اشک میریزیم. اشکهای احساسی، که به دنبال یک تجربه احساسی قوی مانند شادی و یا غم از چشمان ما سرازیر میشود. دوم اشکهایی که به صورت طبیعی در طول روز ترشح میشود تا مانع خشک شدن سطح قرنیه شود و سوم اشکهای غیر ارادی که بر اثر ذرات گرد و غبار ترشح میشود.
بنا به عقیده دکتر Bylsma، استادیار بخش روانشناسی دانشگاه پنسلوانیا، انسان تنها موجودی است که در بزرگسالی و در پاسخ به یک واکنش احساسی گریه میکند. این گریه کردن عملکرد اجتماعی پیچیدهای دارد از یک سو حمایت و توجه دیگران را که با انها در تعامل هستیم به خود جلب میکنیم واز سوی دیگرموجب میشود که با دیگران ارتباط اجتماعی برقرار کنیم.
با گریه کردن استرس را از وجود خود دور میکنیم
اگر فردی هستید که همواره احساسات خود را سرکوب میکنید، ممکن است وقتی که برای اولین بار اجازه بروز احساساتتان را به خودتان میدهید و گریه میکنید دچار اظطراب شوید. این کاملا طبیعی است. اگر دیدگاه خود را تغییر دهید به تدریج این احساس ناراحتی از بین خواهد رفت. برای ایجاد تغییر در دیدگاه خودتان به آرامی قدم بردارید. شاید بهتر باشد که در درون خود به گذشته برگردید و به کودک درونتان رجوع کنید زیرا کودک درونتان تنها کسی است که در زمانی که احساس ضرورت میکرده مانع بروز احساساتتان و یا گریه کردن شما شده است.
با گریه کردن ما خود را آسیب پذیر میکنیم و بر خلاف تصور این اصلا بد نیست. زیرا ما که نمیتوانیم در تمامی شرایط سیم خارداری را به دور خود بکشیم و خود را از همه چیز دور نگه داریم. بدن ما برای اینکه بتواند همواره در حالت تعادل باقی بماند گاهی نیاز دارد که روی چیزی تکیه کند. آسیب پذیر بودن و کنار گذاشتن گارد محافظ یکی از راههایی است که به هنگام استرس و تنشهای روحی به ترمیم آسیبهای روانی ما کمک میکند.
اغلب افراد ادعا میکنند که بعد از گریه حالشان بهتر میشود. شاید به این دلیل باشد که گریه باعث میشود که توجه ما بیشتربه عواملی معطوف شود که احساسات ما را خدشه دار کردهاند و در نتیجه بهتر میتوانیم آن عوامل را شناسایی کنیم. از سوی دیگر گریه کردن باعث میشود که بفهمیم چه چیزی برایمان مهم است، به خصوص اگر گریه برای چیزی باشد که بر خلاف انتظارمان موجب ناراحتی ما شده است.
زمانی که ما دچار استرس میشویم سیستم عصبی سمپاتیک فعال میشود. گریه در واقع واکنشی است که بدن برای کاهش سطح استرس نشان میدهد و به دنبال آن با فعال شدن سیستم عصبی پاراسمپاتیک بدن وارد فاز آرامش میگردد.
اشکی که در نتیجه یک تجربه احساسی از چشمان ما سرازیر میشود از نظر ترکیب شیمیایی منحصر به فرد است. در ترکیب اشک احساسی موادی از قبیل “پرولاکتین”، “منگنز”، “سروتونین”، “کورتیزول” و “آدرنالین” وجود دارد و هر یک از این مواد در تنظیم استرس و خلق فرد نقش مهمی دارند.
دکتر بیلسما یمیگوید: “هر چند بسیاری از تئوریهایی که در باره ترکیب مواد تشکیل دهنده اشک ارائه شده تا حدی قدیمی است و اخیرا هیچکدام از آنها دوباره باز نشر نشده است، اما وقتی میبینیم اشک احساسی بیش از دو نوع دیگر اشک، حاوی هورمونهای مختلف است این تنها نشانه آن است که در زمان گریه فرد تحت عوامل احساسی استرسزا قرار میگیرد.”
گریه کردن اگر به صورت دسته جمعی صورت بگیرد مزایای بهتری دارد. در کشور ژاپن باشگاههایی هست به نام “باشگاه گریه” ( rui-katsu). در این مکان افراد گرد هم جمع میشوند و با هم گریه میکنند. وقتی شما در بین گروهی قرار میگیرید که همه گریه میکنند آنگاه پذیرش ان برای شما راحتتر خواهد بود.
محدودیتهای بیرونی را با خودمان منطبق کنیم
از آنجایی که مردان یاد میگیرند که باید عواطف و احساسات خود را کنترل کنند، لذا گریه کردن برای انان یک تابو است. برای بسیاری از مردان خودداری از گریه نشان دهنده قدرت و استقامت است در حالی که مردان هم باید یاد بگیرند که این تابو و محدودیت را کنار بگذارند. گریه یک تمایل طبیعی بدن است. هدف این است که ما نیازهای خود را بشناسیم و انها را برطرف کنیم نه اینکه انها را بزرگتر کنیم. بسیاری از والدین ممکن است برای جلوگیری از ناراحت کردن کودکانشان احساسات خود را پنهان کنند و یا گاهی ممکن است به همین دلیل بخواهند که از منزل بیرون بروند و یا به اتاق دیگر رفته و در تنهایی گریه کنند. این که انتخاب کنیم کجا گریه کنیم در تنهایی، یا در جمع و در حضور دیگران، بستگی به انتخاب خود فرد دارد.
اگر اجازه ندهیم که اشک از چشمانمان سرازیر شود و به خود فرصت گریه کردن ندهیم در واقع احساسات خود را سرکوب کردهایم و در پایان راه تنها عایدیمان افسردگی خواهد بود. گریه یک مکانیسم طبیعی بدن برای کاهش احساسات ناراحت کننده است. در سال ۲۰۱۱ روز۲۴ جولای روز جهانی “مراقبت از خود” (International self care day) اعلام شد. مراقبت از خود سنگ بنای سلامتی یک جامعه است. این روز بیست و چهارمین روز از هفتمین ماه سال است بدین معنا که ما باید در تمامی شبانه روز و تمامی ایام هفته مراقب سلامتی خودمان باشیم. پس زمانی که ناراحت هستیم شاید گریه طبیعیترین و بهترین راه کاهش احساسات ناراحت کننده در جهت ایجاد آرامش باشد.
منبع: سلامت