خودشیفته یک اصطلاح نسبتاً رایج است که غالباً در شوخیها زیاد استفاده میشود. مثلاً دوستمان ابراز خوشگلی میکند و ما هم درجا به او میگوییم: خودشیفته! اما ازنظر علمی واقعاً خودشیفتگی چیست و چه زمانی خطرناک میشود؟
بد نیست بدانیم خودشیفتگی یک بیماری جدی است
به گزارش آیزندگی، عموماً افرادی که مدام از خودشان تعریف میکنند، با عنوان خودشیفته شناخته میشوند اما زمانی که این سطح از خودشیفتگی به حد بسیار بالایی میرسد، هشدار از وجود یک اختلال به نام «اختلال شخصیت خودشیفته» میدهد و این یک بیماری جدی است. یک وضعیت سلامت روان، ازجمله اختلال شخصیت خودشیفته، بر احساس، تفکر و رفتار فرد تأثیر میگذارد؛ به همین دلیل، تشخیص و درمان این اختلال از نکات حائز اهمیتی است که درباره آن با دکتر سعید بابایی روانشناس بالینی و استاد دانشگاه به گفتوگو پرداختیم.
اختلال شخصیت خودشیفته یک وضعیت سلامت روان است
دکتر بابایی در رابطه با افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته میگوید: «این افراد معمولاً یک تصویر غیرواقعی و ایدهآل از خودشان دارند و معمولاً از اعتمادبهنفس کاذب برخوردارند که این احساس اعتمادبهنفس بالا و کاذب باعث میشود که از دیگران انتظارات بالایی داشته باشند.»
او ادامه میدهد: «آنها به توجه بیشازحد نیاز دارند و به دنبال این هستند که دیگران آنها را تحسین و تأیید کنند. آنها همچنین پشت نقاب اعتمادبهنفس کاذبشان، بهراحتی از کوچکترین انتقادی ناراحت میشوند.»
این روانشناس با اشاره به ضعف افراد مبتلا به این اختلال در مهارت همدلی میگوید: «این افراد غالباً در مهارت همدلی ضعیف هستند و اگر یک اتفاقی برای کسی بیفتد معمولاً همدلی خیلی ضعیفی دارند چون این افراد در بیشتر مواقع بر روی خودشان تمرکز دارند.»
بابایی درباره نحوه رفتار و احساسات این افراد میگوید: «افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته از روحیه متکبرانهای برخوردارند و غالباً بیتاب و عصبی هستند. این افراد غالباً احساسات نهفتهای مثل احساس شرم، آسیبپذیری و احساس حقارت دارند، هرچند در ظاهر نشان نمیدهند.»
او اضافه میکند: «این افراد در دوستی با افراد دیگر غالباً با افراد خاص و ثروتمند صمیمی میشوند و به همین دلیل در رابطه با دیگران نیز دچار مشکل میشوند، ضمن اینکه علاقه و تمایلی به درمان ندارند یا دلیل نمیبینند که از کسی کمک بگیرند.»
مردان بیشتر از زنان دچار اختلال شخصیت خودشیفته میشوند
تحقیقات نشان داده است که اختلال شخصیت خودشیفته مردان را بیشتر از زنان مبتلا میکند و این اختلال اغلب در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود. البته ویژگیهای خودشیفتگی ممکن است در برخی کودکان ظاهر شود، اما این اغلب برای سن آنها معمول است و به معنی ادامهدار بودن اختلال شخصیت خودشیفته در آنها نیست.
کاهش فرزند آوری در شیوع این اختلال تأثیرگذار است
خودشیفتگی جزو یکی از ۱۰ اختلال شخصیت است. این اختلالات باعث میشود افراد بهگونهای فکر، احساس و رفتار کنند که به خود یا دیگران آسیب برساند. کارشناسان تخمین میزنند که حدود ۵ درصد از مردم دچار این اختلال هستند اما بابایی شیوع این اختلال را با کاهش رشد جمعیت مرتبط میداند و میگوید: «با توجه به افزایش آمار تکفرزندی و کاهش تعداد فرزندان، اختلال خودشیفته شایعتر شده است.»
خودشیفتگی می تواند نشأت گرفته از دوران کودکی است
بابایی درباره علت ایجاد این اختلال در برخی افراد میگوید: «علت دقیق این اختلال مشخص نیست. این اختلال ممکن است ناشی از عوامل ژنتیکی و محیطی باشد اما یکی از مسائلی که ممکن است باعث ایجاد این اختلال شود، سوءاستفاده و بیتوجهی در دوران کودکی است. غالباً کودکانی که در دوران کودکی مورد سوءاستفاده جنسی، تحقیر شدن یا بیتوجهی از سوی خانواده قرار میگیرند، در بزرگسالی سعی میکنند با خودشیفتگی خودشان را به دیگران نشان دهند.»
این روانشناس بالینی ادامه میدهد: «خانوادههایی که بیشازحد به کودکشان توجه میکنند، انتظارات غیرواقعی برای کودک ایجاد مینمایند و تصورشان بر این است که فرزندشان بهترین است و بهترین چیزها را باید داشته باشد، بهنوعی خودشیفتگی را در فرزندشان تقویت میکنند.»
بابایی میگوید: «برخی مسائل فرهنگی مثل بافت جامعه، فرهنگ جامعه و منطقه محل سکونت نیز در خودشیفتگی تأثیرگذار است.»
ازدواج با افراد خودشیفته مشکلساز است
به گفته بابایی، در اختلال شخصیت خودشیفته معمولاً نگاهها از بالا به پایین است و فرد مبتلا به این اختلال درکی از همدلی و تفاوتها ندارد. این در حالی است که ایجاد یک ازدواج سالم و مستحکم نیاز به همدلی، گذشت، صبوری، پذیرش تفاوتها و ارزش قائل شدن به طرز باورهای مذهبی و فرهنگی طرف مقابل دارد اما افراد خودشیفته معمولاً در روابط اینگونه نیستند؛ آنها خودرأی هستند و دوست دارند همیشه حرف، حرف خودشان باشد لذا این افراد قطعاً در تعامل با همسر دچار مشکل خواهند شد مگر اینکه فرد با رواندرمانی، باروهای ذهنی و عادتهای رفتاری جدیدی را در خود ایجاد کند تا شرایط بهتر شود.
تشخیص این اختلال تنها با کمک روانشناس امکانپذیر است
بابایی درباره نحوه تشخیص این اختلال میگوید: «برخی معیارها و علائم مثل تمایل به بزرگنمایی، اعتقاد به منحصربهفرد بودن، نیاز به تحسین بیشازحد و داشتن رفتارهای متکبرانه خیلی بالا میتواند نشاندهنده خودشیفتگی در یک فرد باشد اما تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته بر عهده متخصص روانشناسی است که با استفاده از تستهای روانشناسی تشخیص داده میشود.»
درمان اختلال خودشیفتگی را جدی بگیرید
بیتوجهی به درمان اختلال شخصیت خودشیفته عواقب و خطراتی دارد و میتواند عمیقاً بر زندگی روزمره و نحوه عملکرد افراد در روابط خود، در محل کار و خانه تأثیر منفی بگذارد. همچنین عدم درمان این اختلال ممکن است فرد را در مقابل سوءمصرف مواد مخدر و الکل برای مقابله با احساسات آسیبپذیرتر کند. علاوه بر این، احساس تنهایی و عدم درک اطرافیان میتواند منجر به افسردگی عمیق و افکار خودکشی در فرد شود لذا درمان این اختلال از مسائل مهمی است که افراد مبتلا به خودشیفتگی پس از اطمینان از وجود این اختلال در خود باید به آن توجه نمایند.
رواندرمانی، بهترین روش برای درمان این اختلال است
بابایی در خصوص درمان این اختلال میگوید: «بهترین و مؤثرترین روش درمان برای این اختلال، رواندرمانی و طرحواره درمانی است. این روش کمک میکند تا فرد بینش بالایی نسبت به مشکلات خود به دست آورد و یاد بگیرد که با دیگران ارتباط مؤثر و مثبتی برقرار کند، عزتنفس بالایی داشته باشد و از دیگران انتظارات واقع بینانهتری داشته باشد. در این روش، ازنظر ذهنی و رفتاری در فرد عادتهای جدیدی ایجاد میشود و روشهای ارتباط با افراد دیگر بهصورت تجربی به فرد آموزش داده میشود.»
او ادامه میدهد: «رواندرمانگر، در کنار رواندرمانی ممکن است داروهایی را برای درمان علائمی مانند اضطراب و افسردگی توصیه کند. داروهایی مثل داروهای ضدافسردگی، داروی تثبیتکننده خلقوخو برای کاش نوسانات خلقی و داروی ضد روانپریشی که این نوع دارو میتواند به علائم افسردگی و اضطراب نیز کمک کند.